صدای تنهایی...
3 آذر 1390 18:28
اری تنهایی!!!! دلم مانند یک مرداب شده ،میگیرد به وسعت دیده ی یک انتظار انتظاری بی پایان.... کاش تمام لحضه های عمرم را در کنار چشمان منتظرت بودم تا چنین تنها نمانم...ازدلم بگویم ودلی که سراسر غم واندوه بی پایان است برای چه کسی بگویم از اشکهایی که در نیمه های شب پنهانی میریزم؟؟؟؟؟/ وباز هم چرا اشک؟؟؟؟؟؟؟؟ خودم هم دز...